این قلعه به قلعه رودخان و قلعه هزار پله مشهور بوده که در کاوشهای باستانشناسی اخیر، ۹۳۵ پله آن عیان شده است. در متون تاریخی این قلعه را قلعه حسامی، قلعه سکسال و سگساز نامیدهاند.
این قلعه در ۲۳ کیلومتری جنوب غربی شهر فومن، در ارتفاعات دهستان گورابپس شهرستان فومن، بر روی یال کوه، بین دو دره و در ارتفاع ۶۸۷ تا ۷۷۸ متری سطح دریا واقع شده است. برای رسیدن به قلعه باید از فومن به گورابپس رفت و پس از گذشتن از روستاهای کوچک و بزرگ به روستای قلعه رودخان رسید. از آنجا حدود ۳۰۰۰ متر جاده خاکی را باید پیمود تا به قلعه دهنه رسید و سپس با ورود به اراضی پارک جنگلی قلعه رودخان، از مسیر پلهای ۱۵۰۰ متری صعود کرد.
در نوشتههای سیاحان خارجی و داخلی قبل از قرن دهم هجری نامی از قلعهرودخان نیامده است.
رابینو به نقل از خودزکو درباره این قلعه نوشته است: «قلعه رودخان دژی است کوهستانی در بالای کوهی در قسمت علیای رودخانهای به همین نام. بام روی آن از سنگ و آجر است، طرفین در ورودی دو برج دفاعی مستحکم است. بر بالای در، کتیبهای است که مطالب زیر بر سنگی حک شده است: «این قلعه که به نام قلعه حسامی است نخستین بار در ۹۱۸ تا ۹۲۱ هجری قمری به امر سلطان حسامالدین بن امیره دباج بن امیره علاءالدین اسحقی تجدید بنا شد. (رابینو: ۱۳۵۰.۱۸۷) این کتیبه را کمالالدین بن محمد گیلانی نوشت. عبارت آن از خاناحمدخان شیروانی و تحریر آن از حسین الخراسانی است.» (همان، صفحه ۱۱)
هدایتخان، حاکم فومن، در سال ۱۱۷۵ هجری قمری هنگام قیام علیه کریمخان زند، به تعمیر این قلعه پرداخت و توپهایی در آنجا نصب کرد. (همان، صفحه ۱۸۷)
رابینو قلعه رودخان را دژی در میان ارتفاعات جنگلی دهکده قلعه رودخان در علیآباد فومن و در جنوب غربی روستای فومن وصف کرده است.
منوچهر ستوده درباره این قلعه نوشته است: «دژی که به نام قلعه رودخان خوانده میشود، سومین بنا از بناهای عجیب هفتگانه گیلان است. من دژهای زیادی را دیدم و مطالعه کردم، تا کنون دژی به این عظمت و استحکام ندیده بودم. شاید بتوان این دژ را یکی از دژهای عجیب ایران دانست. تنها دژی که میتواند برابر و همسرا و باشد، قلعه استخر فارس است. دژهای خراسان، الموت، رودبار و تارم زنجان در مقابل این دژ بسیار کوچک و ناچیزند.» (۱۳۴۹، جلد ۲، صفحه ۱۵۷)
به نظر میرسد دژ قلعه رودخان دارای دو کتیبه بوده است. یکی از کتیبهها را خودزکو خوانده، ثبت و نقل کرده است اما هنگام بازدید ستوده، این کتیبه وجود نداشته است. ستوده کتیبه دیگری را دیده و آن را چنین شرح داده است: «جلوی درب ورودی قلعه پایهای ستونی از سنگ سفید است که طول فعلی آن ۷۷ سانتیمتر و عرض آن حدود ۳۳ و طول پایه آن ۳۵ و عرض آن ۲۵ سانتیمتر است و این عبارات به خط خوش نستعلیق بر آن حک شده است: و علاءالدین اسحقی خلد ملکه و سلطانه در تاریخ ثمان عشر و تسعمایه این قلعه مبارکه را که مسمی به قلعه حسامی است و هرگز درجه تعمیر نیافته… ۹۱۸ دانا چون دهر دشمن خوی هرزه جوی… خویش اظهار کند و عهد…، مابقی مطالب آن فرسوده شده و از میان رفته است.»
کتیبهای که خودزکو و ستوده از آنها یاد کردهاند، در بالای سر در ورودی قلعه نیست. برخی از اهالی میگویند مردی هندی این سنگ را از محل خود کنده و پایین انداخته است و دیگران آن را شکستند و دور انداختند.
بعدها کارگران قلعهرودخان قسمتهایی از کتیبه قلعه را یافتند و تحویل سازمان میراثفرهنگی و گردشگری گیلان دادند. در حال حاضر بخشی از این کتیبه در موزه رشت نگهداری میشود.
قلعه رودخان یک بار به امر حسامالدین بن امیره دباج فومنی از تاریخ ۹۱۸ تا ۹۲۱ هجری قمری مرمت شد. بار دیگر در زمان هدایتخان فومنی برای دفاع ترمیم و تجهیز گردید.
از آن به بعد این بنای استوار متروک شده است و شرایط اقلیمی، رطوبت بسیار زیاد، گیاهان خودرو و درختان تنومند چند صدساله آن را تهدید میکنند. از سال ۱۳۷۷ بخشهایی از قلعه، شامل برجهای دیدبانی، قراولخانهها و سکونتگاه سربازان، بازسازی و مرمت شده است.
مجموعه قلعهرودخان با مساحت ۵۰هزار متر مربع با کشیدگی غربی- شرقی بر روی یال طاقدیس مانندی که ادامه رشته کوههای ماسوله داغ و پشت کوه است، بنا شده است. این کشیدگی در قسمت شرقی قلعه، همچون بخشهای شمالی و جنوبی با رسیدن به پرتگاه صخرهای، قطع میگردد. شکل کلی قلعه نامنظم است و از سه بخش شرقی، میانی و غربی تشکیل شده است.
بخش میانی، شامل دروازه ورودی و چندین برج و فضاهای مسکونی است. بخش شرقی وسعتی کمتر از بخش غربی دارد و به نظر میرسد مهمترین قسمت قلعه است چرا که دارای ورودی جداگانه است. این ورودی همچون هشتی ورودی میانی (در اصلی) است و آن را از سایر بخشها جدا میکند. درب اضطراری (دزد در) در این ضلع قرار دارد. بخش غربی بالاتر از سایر بخشها قرار دارد، آبانبار، قراولخانهها، برجها و بناهایی که ستوده آنها را شاهنشین نامیده، در این بخش قرار دارند.
دروازه ورودی قلعه، در ضلع شمالی از هیبت و صلابت خاصی برخوردار است. در دو طرف آن دو برج توپُر قرار دارد. در دو طرف آن دو سکو از جنس سنگ لاشه به چشم میخورد که محل استقرار سربازان بوده است. پس از عبور از درب ورودی، دالانی است با عرض ۲۵۰ و طول ۷۵۰ سانتیمتر. در دو طرف آن فضاهایی مستطیلی به ابعاد ۳۵۰*۲۵۰ سانتیمتر وجود دارد. سقف دالان و فضاهای دو طرف آن آجری ضربی است.
پس از این فضا، صحن قلعه یا بخش میانی است که با چند پله سنگی، به پشتبام سر در راه میبرد و در دو طرف آن برج دیدبانی وجود دارد. این برجها در قسمت تحتانی توپُر هستند، ولی در قسمت فوقانی از داخل به صورت هشتضلعی و از بیرون استوانهایاند.
قراولخانهها به دیوار اصلی قلعه متصلاند و از دو بخش زیرساخت سنگی و اتاق آجری تشکیل شدهاند. در قسمت پایین، برجها نیمدایرهای و با سنگ و ملاط ساروج ساخته شدهاند. برجهای بخش دوم یعنی اتاق آجری کوچک، در یک طبقه و با مصالح آجر و ملاط ساروج ساخته شدهاند. پوشش قراولخانهها احتمالا گنبد آجری بود که بعضی از آنها تخریب شده است. ورودی اکثر قراولخانهها از شرق و شمال بوده است.
دور تا دور قلعه از داخل و در امتداد دیوارهای آن، معبر احداث شده است. این معبر در نقاط مسطح، زیرسازی و روکش ساروجی دارد و در نقاط شیبدار پلکانی است. در شیب تند، پلهها بر روی سکو قرار دارند. ابعاد پلهها در جاهای مختلف متفاوت است. اکثر پلهها سنگی و برخی آجری هستند.
با توجه به دور از دسترس بودن قلعه، در ساخت آن سعی شده از مصالحی استفاده کنند که در داخل و پیرامون آن یافت میشد. از میلیونها قطعه سنگ و آجر به دست آمده از داخل و محدوده پیرامون قلعه در پیسازی و سطح فوقانی قلعه استفاده کردهاند. در حدود ۳۰۰ متری شمال قلعه و در مقابل درب ورودی، بقایایی از کورههای آجرپزی به دست آمده است. ملاط به کار رفته در احداث بنا از گچ و ساروج است. در پوشش داخلی، درها و پنجرهها از چوب استفاده شده است.
آبانبار در فاصله ۱۶۰ متری دروازه ورودی در ضلع غربی و پایینترین سطح قلعه قرار دارد. طرح این آبانبار از داخل هشتضلعی و اندازه هر ضلع آن ۲ متر است. کف آبانبار با سنگ مفروش است.
ارتفاع آن تا نوک پوشش گنبد ۴.۵ متر و جنس بدنه آن تا ارتفاع پاکار قوس از سنگ و بقیه از آجر است.
آب را از چشمهسارهای اطراف و بالای کوه با تنبوشه به این مکان هدایت میکردند.
بین برجهای شمالی- جنوبی دروازه شرقی قرار دارد. دو برج بلند در ضلع جنوبی و شمالی برای این بخش بسیار مهم بوده است. به نظر میرسد این بخش به دلیل قرار گرفتن برجها بر روی سازههای دیگر و به کارگیری واحدهای کوچک و بزرگ در کنار آنها مرکز فروانروای قلعه رودخان بوده است.
پس از خروج از دالان وارد صحن بخش شرقی میشویم و بعد از عبور از چند پله سنگی به بهارخواب بالای دروازه میرسیم. در شمال و جنوب آن دو اتاق وجود دارد. برج و باروهای قلعه از دو طرف دروازه به سمت شرق ادامه مییابند. پلههای سنگی و راهی نسبتا باریک، برج و باروها را به هم ارتباط میدهد. ایجاد دروازه عظیم و مستحکم، وجود قراولخانهها و سکونتگاه سربازان، درب اضطراری، انبارهای آهک، کوره آجرپزی، ساختمان فرماندهان ارشد، زندان، انبارهایی از آجر، کففرشهای آجری و غیره نشان میدهد که این بخش، به احتمال زیاد محل نگهداری تسلیحات، مواد غذایی و مصالح ساختمانی بوده اهمیت فراوانی داشته است.
انتهای پیام/